تفال به حافظ 14 دی ماه 1400؛ زلفت هزار دل به یکی تار مو ببست
به گزارش اوج باور، فال گرفتن از آثار ادبی، از باور های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می بردند بهره ای از کلام حق دارند رجوع می شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما به جای مانده است.
زلفت هزار دل به یکی تار مو ببست
راه هزار چاره گر از چار سو ببست
تا عاشقان به بوی نسیمش دهند جان
بگگردد نافه ایّ و در آرزو ببست
شیدا از آن شدم که نگارم چو ماه نو
ابرو نمود و جلوه گری کرد و رو ببست
ساقی به چند رنگ، می اندر پیاله ریخت
این نقش ها نگر که چه خوش در کدو ببست
یا رب چه غمزه کرد صراحی که خون خم
با نعره های قلقلش اندر گلو ببست
مطرب چه پرده ساخت که در پردهٔ سماع
بر اهل وجد و حال درِ های و هو ببست
حافظ! هر آن که عشق نورزید و وصل خواست
احرامِ طوفِ کعبهٔ دل بی وضو ببست
توضیح لغت: ثاره: تار و رشته /کدو: مقصود کدوی مری یا کدوی صراحی /وجد: به فتح اول و سکون دوم شیفتگی و آشفتگی
تفسیر عرفانی:
دل های بسیاری با زلف تو به هم گره خورده و راه حیله گران را از هر طرف سد نموده است. معشوق حقیقی به واسطه زیبایی های خود هرکسی را شیفته خود می سازد و آن که طالب لقا و وصال است، اگر در این راه شیفته و عاشق نگردد، گویی ترک واجبات نموده و در درگاه معشوق جایی نخواهد داشت.
تعبیر غزل:
چند صباحی ست که پریشان و مشوش هستی. غم و اندوه بر سینه تو سنگینی می نماید؛ برای رها شدن از درد، به درگاه خدا راز و احتیاج کن! وقتی همه در ها به روی تو بسته می گردد، خداوند جانشین همه نداشتن های توست.
منبع: فرارو